من خوانم و دل رقصد،بزم من و دل را بین.
گور از پی غم کندیم،عزم من و دل را بین!
در رهگذر جانانما منتظر فرمان،
سر در کف و جان بر لب،نظم من و دل را بین!
من افتم و دل خیزد،دل غلتد و من جنبم.
با عشق قوی پنجه،رزم من و دل را بین!
هر کس که ز وی بوییاز عشق نمی آمد،
ما دیده از او بستیم.حزم من و دل را بین!
دل یار و مرا دارد،من - یک دل و یک دلبر؛
در ملک وفاداریرسم من و دل را بین!
چشمان بارانی...برچسب : نویسنده : cmaflaki8 بازدید : 16