چشمان بارانی

متن مرتبط با «صرافیان» در سایت چشمان بارانی نوشته شده است

- نرگس صرافیان طوفان‌

  • خوشحالم که تو بخشی از داستان من بودی، خوشحالم که گاهی که چشم‌هام را می‌بندم و به گذشته سفر می‌کنم وسط خاطرات خوب یا بدم، با تو مواجه می‌شوم؛ قوی، امن، آگاه، و بسیار پناه دهنده...خوشحالم که هر زمان حس کردم برای کسی دوست‌داشتنی نیستم یا احساس نیاز به دوست داشته شدن و مورد توجه کسی واقع شدن داشتم، به تو فکر می‌کنم که برای مدتی به زیباترین حالت ممکن یک انسان دوستم داشتی و از کودک رنجیده و تنهای درونم، به والدانه‌ترین صورت ممکن محافظت کردی.خوشحالم که گاهی به تو فکر می‌کنم و خاطرات مشترکی با تو دارم، حتی اگر غبار زمانه، خیلی چیزها را محو کرده‌باشد و پلِ ارتباطیِ میان ما، کاملا ویران شده باشد و من و تو هیچ نقطه‌ی اشتراکی باهم نداشته‌باشیم و مسیرمان تا ابدیت از هم جدا باشد.خوشحالم که انسان آگاهی مثل تو را شناخته‌ام و خوشحالم که ممکن است تو هم گاهی با دیدن چشم‌های کسی یا شنیدن صدای کسی یا مواجهه با بلندپروازی‌ها و دیوانگی‌ها و لبخندهای کودکانه‌‌ی کسی، به یاد من بیفتی و لبخند بزنی...- نرگس صرافیان طوفان‌ + نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت 6:22 توسط اِم بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها